به روزگار خسرو پرویز زنی پیش برجمهر آمد وازوی مسئله ای پرسید ودر آن حال برجمهر سر آن سخن نداشت گفت :ای زن این که تو همی پرسی من ندانم
این زن گفت : پس ت. این ندانی نعمت خدایگان مابه چه چیز میخوری برجمهر گفت :بدان چیز که دانم وبدان که ندانم ملک مرا چیز نمی دهد ور باورندانی بیا ار ملک بپرستا خودبدانچه ندانم مرا چیز همی دهد یا نه
آورده اندکه ......برچسب : نویسنده : مهرگان مودودی espeker بازدید : 160
برچسب : نویسنده : مهرگان مودودی espeker بازدید : 150